پسر خاله ها آماده شدن
پسر خاله ها آماده شدن که برن خونه هاشون.....خدا نگهدارتون باشه آروین خوابیده در حال مطالعه با پدر جون ...
اولین نقاشی شما
این اولین نقاشی شماست .این روز ها خیلی علاقه داری چشم .چشم دو ابرو بکشی طریقه گرفتن قلم واین هم تلاش بی وقفه شما برای اینکه لوله خودکار رو سر جاش بزارین ...
حمام کردن شازده کوچولو
عینک
آخر هفته با مامان وبابا رفته بودی خرید.مثل همیشه دوباره لباس گرفته بودن برات ویه عینک که شما خیلی دوسش داشتی ومرتب میزدی به چشمت ...
روزمرگی های من و شما
می خواستم ببنیم چندتا کلمه بلدی داشتم یادداشت میکردم وشما هم تکرار میکردی ................جوجه-گوجه-برق-برف-بابا-مامان-دوی دوی(دایی)-آب -نون-تد(اسم عروسکت) پیشی مو(گربه) برگ-بده-بیا -خرگوش-گل-آتاب(آفتاب)-موز- چای- ولی تمام کارهایی که بهت میگم رو انجام میدی. وحیون ها رو میشناسی موز هم خیلی دوست داری وهمینطور گندم برشته ...
موهای بلند
دوباره موهات بلند شده مامان هم برات وقت آرایشگاه گرفته برای 4 اسفند.ولی تا اون موقع من هی مجبور میشم مثل دخترا باهات رفتار کنم. البته خودت هم خیلی ناز میکنی و لوس میشی .شیطون بلا ...
تاخیر یک ماهه
چه زود شد یک ماه.خیلی درگیر روز مرگی شدیم.من وشما .... مهمترین اتفاقی که توی این ماه افتاد این بود که شما یک ماه بزرگتر شدی .یعنی یکسال ونیمه شدی.همه چیزا رو متوجه میشی .همه دستورها رو میفهمی.وکاملا منظورت رو میرسونی.اما به جز کلماتی رو که بلدی هنوز حرف نمیزنی .شاید به خاطر دندون هات باشه چون همش هشت تا دندون داری 4 تا بالا 4 تا پایین. حالا این فاصله یک ماهه رو از عکسایی که ازت گرفتم توضیح میدم قبل از خوردن صبحانه آماده برای صبحانه با پیشی مو بعد از صبحانه با بیبی انیشتین کمک به مادر جون در آشپزی شمارش پول ...
پیشو آروین
یه روز که آبتین از مهد اومد پیشو شده بود.من هم شما رو پیشو کردم وبا مداد ابرو....... پیشو های خوشحال پیشو های مهربان ...