آروین در نامزدی دختر دایی مامان اینجا بود که تد بیچاره را گم کردیم. آروین در اتاق آبتین وبادکنکی که از آبتین کادو گرفته پسر خاله های تقریبا" یک رنگ ...
با پسر خاله آبتین.....حالا بزار از پسر خاله آبتین برات بگم . یک ماه بعداز اینکه شما به دنیا اومدی آبتین دو ساله شد .آره پسرم فاصله سنی شما نزدیک به دو ساله و باید دوست های خوبی برای هم باشید و مثل دو تا برادر هوای همدیگه رو داشته باشین. اینهم بند ناف شما که افتاد. روی دوش بابا علی برای گرفتن آروغ ...
شما و آبتین با مامان هاتون تو سالن فرودگاه منتظر اومدن پدر جون هستید .که ترکیه بود. با ژاکت وکلاهی که برات بافتم گوشی که گوشهات یخ نکنه توی تاب تاب عباسی در حال خوردن پاهات هستی دیگه میتونی شیشه ات رو بگیری ...