سال 93
سلام سلام صد تا سلام........سال نو مبارک باشه. بعد از یه وقفه یک ماه و چند روزه موفق شدم سری به وبتون بزنم .و براتون تعریف کنم اتفاقات این مدت رو.جونم برات بگه.............
قبل از سال نو شما یه واکسن به قول امروزی ها خفن داشتی. که خیلی درد داشت .واکسن سه گانه بود که دیگه نداری تا موقع مدرسه ایشالا....میبایست برات کیسه آب گرم و سرد میذاشتم.این هم شما وکیسه آب گرم و بیبی انشتین.....
مامان وبابا برات عینک جدید گرفتن.این هم جلدش.توی فروشگاه یه آتلیه ای از قیافه شما خوشش اومده بوده واسرار کرده بوده که حتما" شما بری آتلیه وازت عکس مجانی بگیره والبته با عکس شما هم تبلیغ کنه..........
جالب اینه که شما وقتی میری بیرون تا ساعتها عینک رو روی چشمت نگه میداری وخسته نمیشی.اینجا هم با عینک می می میخوری.
اینروزها شما دوتا پسر خاله رقیب هم شدیدوهر کاری که یکی تون انجام میده اون یکی هم می خواد همون کار رو بکنه.........
دست در دهن