رفتن ما نزدیک میشد
آره دیگه رفتن ما نزدیک میشد .روزی که می خواستیم واکسن بزنیم شما هم با ما اومدی واینجا داشتی تو ماشین صبحانه میخوردی .خیلی دلم براتون تنگ میشد .ولی باید میزفتم. اینهم عکس مثلا هنری که ازت گرفتم با خرس پاندا با گلها سوار ماشین آبتین ...
نویسنده :
مادر جون
23:23